211-سفر به روایت تصویر
ما برگشتیــــــــــــــــــــــــم جای همه ی دوستان خالی ، سفر خوبی بود و خوش گذشت . زهرا جونم هم با اینکه خسته میشد و گاهی اعتراض میکرد ولی کنار پریسا و آنیسا لحظه های خوبی سپری کرد . دخملی زیاد از غذاهای ترکیه خوشش نمیومد و نمیخورد و از این لحاظ کمی اذیتم کرد . الان هم که لحظه شماری میکنه برای بازگشایی مهد و میگه : مامانی خوش به حالم که قراره برم مهد ، دیگه نمیتونم صبر کنم ای کاش زودی برم مهد کودک . به روایت عکس سفرمون رو مرور می کنم ...
نویسنده :
مامانی زهرا نازنازی
23:32